در آغاز و در بخش معرفي وي خود را فارغ التحصيل طب در سال 1376 از دانشگاه علوم پزشکي تهران با سابقه فعاليت هاي پژوهشي بنده از سال 1369 به عنوان دانشجوي همکار با مرکز تحقيقات قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکي تهران و عضو کميته دانشجويي تحقيقات و پژوهش معرفي کرد و افزود که اين همکاري تا پايان دوره تحصيل ادامه يافته تا اينکه پس از فراغت از تحصيل و اتمام دوره خدمت سربازي، با توجه به سوابق کاري و به پيشنهاد يکي از دوستان و همکلاسي ها خود که در آن زمان در مرکز تحقيقات غدد درون ريز، به عنوان محقق به فعاليت پرداخته و از تيرماه سال 1378 به عنوان «مدير اجرايي واحد بررسي قند و چربي» انجام وظيفه نموده که همزمان امور کنترل کيفي پروژه را نيز بر عهده دار بوده است. در سال 1383 به عنوان مشاور اجرايي رياست مرکز به مدت 2 سال انتخاب و پس از آن براي مدت قريب به شش سال سمت مديريت پژوهش مرکز تحقيقات غدد و سپس پژوهشکده علوم غدد را بر عهده داشته. دراين ميان ابتدا در سال 1385 در مقطع MPH و سپس از سال 1390 در مقطع دکتراي تخصصي پژوهش ادامه تحصيل داده. در اوايل سال 1391 مديريت آموزش مداوم و تحصيلات تکميلي به وي واگذار شد تا رسماً واحد تحصيلات تکميلي پژوهشکده براي رسيدگي به امور دانشجويان تخصصي و فوق تخصصي شروع بکار نمايد. اين انجام وظيفه ادامه يافت تا نهايتاً در سال 1395 مجدداً به عنوان مسئوليت مديريت پژوهش پژوهشکده انتخاب گرديد.
او در مورد ويژگيهاي مراکز همکار سازمان بهداشت جهاني ميگويد همانطور که مي دانيم WHO و به ويژه دفاتر منطقه اي و کشوري آن عمدتاً وظيفه برنامه ريزي و خط دهي را در زمينه ارتقاي سطح بهداشت جهاني بر عهده دارد و کمتر خود را درگير مسائل اجرايي در کشورها مي نمايد. بر همين اساس و جهت اجرايي کردناهداف و برنامه هاي خود، سازمان بهداشت جهاني در هر شاخه علمي در کشورهاي مختلف، مراکزي را به عنوان «مرکز همکار» برگزيده و اعلام مي نمايد که وظيفه اصلي آن اجرايي نمودن برنامه هاي WHO در آن حيطه خاص است. قطعاً پرواضح است که مرکزي که به عنوان «همکار WHO» برگزيده مي شود بايد در ميان ساير مراکز مشابه از نظر علمي- اجرايي و سوابق علمي پژوهشي و اجرايي سرآمد بوده و به عبارتي صلاحيت کامل را براي کسب چنين عنواني داشته باشد. فلذا پژوهشکده علوم غدد درون ريز و متابوليسم، به عنوان يکي از مطرح ترين مراکز علمي در زمينه علوم غدد درون ريز و متابوليسم در سطح کشور از بيش از 10 سال قبل به عنوان مرکز همکار WHO در زمينه «تحقيقات، پژوهش و آموزش علوم غدد درون ريز و متابوليسم» در منطقه برگزيده شده است که با توجه به اينکه اين عنوان مي بايست هر 4 سال يکبار تمديد گردد در سال 2016 مجدداً اين عنوان به اين پژوهشکده اعطاء شد و تا مارس 2020 معتبر خواهد بود.
دکتر قنبريان اضافه ميکند حوزه ي همکاري پژوهشکده با WHO در زمينه اصلي تحقيقات و آموزش علمي غدد درون ريز و متابوليسم تعريف شده است ليکن به صورت جزيي تر اين همکاري در سه حيطه ذيل برآورد شده است:
• تهيه و ايجاد يک بانک اطلاعاتي ملي در زمينه "اختلالات ناشي از کمبود يد" در ايران و منطقه شمالي آفريقا و مديترانه شرقي (MENA) براي تعيين يکسري داده هاي دقيق و قابل اعتماد در خصوص شيوع آن و شيوع عوارض ناشي از آن
• کمک به WHO براي تقويت ساختار مراقبت از ديابت از طريق ايجاد ظرفيت و آموزش در خصوص مديريت و کنترل ديابت
• حمايت از WHO دراجراي پژوهش و ايجاد شواهد علمي با اولويت بر بيماري هاي غيرواگير و تاکيد بر بيماريهاي قلبي عروقي و عوامل خطرساز آنها
البته در هر مورد به فعاليت هاي دقيق و جزيي تري در آن خصوص اشاره شده است که شايد در حوصله اين گفتگو نگنجد.
وي در ارتباط با تاثيرات اين همکاري در کميت و کيفيت توليد علم پژوهشکده خاطر نشان ميسازد که اين همکاري تاثيري به سزا و مستقيم در کيفيت و کميت فعاليت هاي اجرايي و پژوهشي اين پژوهشکده خواهد داشت. پرواضح است زماني که نتايج حاصل از اين فعاليت ها براي تصميم گيري هاي آتي WHO در منطقه مفيد و اساسي باشد، بايد سعي شود که اين انجام وظيفه در بالاترين استاندارد ملي- منطقه اي و بين المللي باشد، فلذا همواره تلاش پژوهشکده بر آن است که لياقت و صلاحيت خود را در اين رابطه به اثبات برساند. بعلاوه پرواضح است که انتخاب مجدد و چند باره يک مرکز به عنوان مرکز همکار، حاکي از آن است که وظايف و مسئوليت هاي قبلي آن مرکز، به نحو احسن به اجرا رسيده و گزارش شده است.
مدير پژوهشي پژوهشکده در دنباله با تاکيد بر ارتقائ جايگاه علمي کشور در اثر اين همکاري مي افزايد با توجه به اينکه حيطه فعاليت اين پژوهشکده به عنوان مرکز همکار، منطقه ي MENA است، مطمئناً اين همکاري جايگاه علمي کشور در سطح منطقه اي و جهاني بالا خواهد برد. برگزاري دوره هاي اموزشي براي IDD و آزمايشگاه هاي کنترل يد براي کشورهاي منطقه که در سالهاي قبل توسط پژوهشکده در همين راستا برگزار شد، نمونه اي بارز از اين مسئله است.
او در پايان يادآور ميشود که کسب يک عنوان علمي مانند «مرکز همکار WHO» قطعاً به سادگي و به راحتي نيست و مطمئناً براي آن بايد از مدت هاي قبل تلاش نمود و سابقه علمي- اجرايي يک سازمان در آن نقش به سزايي دارد ولي آنچه مهم تر است نگهداري اين عنوان و تداوم اين همکاري است. فلذا بنده معتقدم تلاش هاي پژوهشکده نه تنها بايد در جهت اجراي هر چه بهتر و انجام بهينه وظايف باشد بلکه بايد با اين هدف نيز باشد که سطح اين همکاري هر سال افزايش يابد و مقدمات ، از هم اکنون، براي تمديد اين همکاري از سال 2020 تا زمان نامعلوم فراهم شود. قطعاً انجام اين کار در تهران پژوهشکده علوم غدد درون ريز و متابوليسم علوم پزشکي شهيد بهشتي، که همواره درتمامي فعاليت علمي – پژوهشي و اجرايي سرآمد مراکز تحقيقاتي کشور بوده است خواهد بود و چنين انتظاري مطلقاً دور از دسترس نيست.
اخبار مرتبط