شرح کامل مباحث مطروحه دکتر علمداري خدمت مقام معظم رهبري در تاريخ 11 تيرماه 1393

مبحث 1- موضوع اورژانس، مديريت بحران و پدافند غيرعامل:

ابراز تشکر از مقام معظم رهبري به دليل پيگيري ها و حمايت هاي همه جانبه از موضوعات مديريت اورژانس، مديريت بحران و پدافند غيرعامل، که باعث شکوفايي علمي و اجرايي اين مسائل در کشور گرديد. شرايط حادثه خيز بودن کشور از نظر حوادث و بلاياي طبيعي و شرايط بحراني منطقه ايجاب مي کند که به اين موضوعات اهميت بيشتري داده شود.

پيشنهاد اجرايي 1- ماده مستقلي در برنامه ششم توسعه به وحدت فرماندهي پدافند غيرعامل و مديريت بحران کشور اختصاص داده شود چون تشتت فرماندهي دراين دو موضوع راهبردي، به صلاح کشور نيست.

مبحث 2- مصون سازي کشور دربرابر همه انواع تهديدات:

نگاه و رويکرد مقام معظم رهبري در مورد پدافند غيرعامل به عنوان عامل مصون سازي کشور در برابر همه انواع تهديدات باعث گرديد که مطالعه اي در زمينه سيستم ايمني و دفاعي بدن انسان به عنوان اشرف مخلوقات انجام گردد که يک معماري راهبردي 7 لايه اي براي سيستم دفاعي بدن انسان شناسايي شد که شايد از نظرنظام هاي دفاعي بشري نظيري نداشته باشد.

پيشنهاد اجرايي 2- مطالعات بين رشته اي کاربردي براي نظام سازي هاي گوناگون با الگوي معماري راهبردي در کشور مورد تشويق قرار گيرند.

مبحث 3- الگوهاي مديريتي وارداتي به کشور:

متاسفانه بررسي ها نشان مي دهد که بعد از ابلاغ سند چشم انداز و سياست هاي کلان نظام در حوزه هاي مختلف کشوراز جمله اقتصاد، سياست خارجي و داخلي، سلامت، آموزش و پرورش، تحقيقات و فناوري، انرژي و غيره، که مبناي آنها رويکرد توحيدي و حکمت محور است (هم حکمت نظري و هم حکمت عملي)، تدوين برنامه هاي راهبردي و عملياتي و همچنين رصد راهبردي برنامه ها تا رسيدن به اهداف سند چشم انداز، دچار مشکلات زيادي است. از جمله اين مشکلات مي توان به عدم تداوم برنامه ريزي تا توليد سند رصد و پايش کمي اجراي برنامه و يا خارج کردن برنامه از ريل اصلي خود يعني حذف نگاه توحيدي حاکم بر برنامه با استفاده از الگوهاي وارداتي مديريتي، اشاره نمود.

پيشنهاد 3- الگوي معماري راهبردي مقام معظم رهبري (از حکمت و دکترين تا رصد راهبردي) تبديل به يک سند ملي شده و دراختيار دستگاه ها قرار گيرد تا همه دستگاه هاي کشور بتوانند با استفاده از اين الگو، رويکرد حکيمانه تري در مديريت اجرايي کشور داشته باشند.

 

مبحث 4- سياست هاي کلان نظام سلامت:

امسال، سال ميمون و پربرکتي براي نظام سلامت بود چون سياست هاي کلان نظام سلامت کشور که در نوع خود بي نظير در جهان است، توسط مقام معظم رهبري، ابلاغ گرديد. نگاه توحيدي به سلامت، سلامت همه جانبه (سلامت جسمي، سلامت رواني، سلامت اجتماعي و سلامت معنوي)، تقدم پيشگيري بر درمان و مرجعيت علمي جهاني در حوزه سلامت با احياي طب ايراني اسلامي، روح حاکم بر اين سياست ها هستند.

پيشنهاد 4- لازم است که با الگوي معماري راهبردي مقام معظم رهبري، شاخص هاي دقيق ، کمي و قابل اندازه گيري اين سياست، استخراج گردد و سند رصد و پايش کمي اجراي برنامه سلامت در وزارت بهداشت تدوين شود. آموزش و ارزيابي کليه مديران حوزه سلامت نيز توسط همين رصدخانه کلان مديريت نظام سلامت انجام گردد. حتي آينده نگاري نظام سلامت نيز برمبناي اين شاخص ها امکان پذير خواهد شد.

هدف کلي اين پيشنهاد، ممانعت از خارج شدن نظام سلامت از رويکرد توحيدي در سلامت، سلامت همه جانبه، تقدم پيشگيري بر درمان و مرجعيت علمي جهاني در حوزه سلامت است.

مبحث 5- طرح تحول سلامت وزارت بهداشت:

ازارديبهشت امسال، طرح تحول سلامت وزارت بهداشت با هدف کلان کاهش هزينه سلامت براي بيماران و ازبين هر رنجي به جز رنج بيماري در بيمارستان هاي کل کشور شروع شده است. با توجه به توانمندي که در مديران نظام سلامت ديده مي شود، اين طرح انشاءالله بسيار موفق خواهد بود ولي دو خطر احتمالي بايد مورد دقت نظر باشد:

1-     توجه بيش از حد به موضوع درمان باعث غفلت از شبکه بهداشت و درمان کشور که حاصل تلاش استاد بزرگوار دکتر مرندي و همه وزراي پيشين بهداشت بوده است، نشود چون خلاف سياست هاي حاکم بر نظام سلامت کشور که همانا تقدم پيشگيري بر درمان است مي باشد. اگر شبکه بهداشتي کشور تضعيف شود، هر روز به تعداد بيمارستان هاي کشور افزوده خواهد شد چون توسعه يافتگي نظام سلامت، تبديل بيمارستان ها به مراکز سلامت و پيشگيري است نه توسعه بيمارستان ها.

2-     خطر دوم، حذف يا کاهش بودجه هاي پژوهش در حوزه سلامت است که ضربه هاي سنگين و جبران ناپذيري به توليد علم و فناوري کشور در حوزه سلامت خواهد زد. حوزه پژوهش مي تواند در رصد مشکلات طرح تحول سلامت بسيار راهگشاباشد.

پيشنهاد 5- طرح تحول سلامت با رويکرد متعادل به همه بخش هاي حوزه سلامت از جمله بهداشت و پژوهش توجه نمايد. توجه به سند تحول نظام سلامت که در دوره وزارت خانم دکتر وحيد دستجردي تدوين شده است، مي تواند بسيار راهگشا باشد.

مبحث 6- راهکار مرجعيت علمي جهاني در حوزه علم وفناوري از جمله سلامت:

بعضي از صاحبنظران، رسيدن به مرجعيت علمي جهاني را براي ايران امري غيرممکن مي دانند چون عقب افتادگي امروز ما را خيلي شديد مي دانند ولي مطالعات ما نشان داده است که مشابهت زيادي بين وضع امروز علمي ما و وضع تاريخي دوران امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) وجود دارد و دکترين مکتب الصادق که مبتني بر احياي حکمت است (هم نظري و هم عملي) تنها راه احياي تمدن نوين اسلامي - ايراني است. 

نظام آموزشي کشور ما بعد از تاسيس دارالفنون، از حکمت محوري به دانش محوري روي آورده است و فرزندان و جوانان ما دانشمندان بزرگي مي شود ولي حکيم نمي شود. ما براي رسيدن به مرجعيت علمي جهاني به تربيت حکيم نياز داريم: پزشک حکيم، استاد حکيم، مهندس حکيم، معلم حکيم، بازاري حکيم و خانواده حکيم. بايد نظام آموزشي حکمت محور جانشين نظام آموزشي دانش محور شود تا مرجعيت علمي جهاني ما امکان پذير گردد.

مرجعيت علمي جهاني در حوزه سلامت به راحتي امکان پذير خواهد به شرطي که سه موضوع زير در کشور کاملا حل شود:

1-     موضوع اول: در عرصه حکمت نظري، دانشي که امروز به فرزندان و جوانان ما در مدارس و دانشگاه ها آموزش مي شود، کاملا سکولار است. فيزيک، شيمي، رياضي، مهندسي و پزشکي ما غير توحيدي هستند. چگونه است که کتاب قانون ابن سينا، به زيبايي توحيد و نبوت و معاد و عدالت و امامت را در درون دروس پزشکي خود متبلور کرده است و خواننده کتاب احساس مي کند که پزشکي توحيدي را با تمام وجود لمس مي کند ولي ما فيزيک و شيمي و پزشکي را در کتاب هايي جدا، و معارف اسلامي را در کتبي جدا و از معلمي جدا مي آموزيم. چرا ما نتوانيم اين امکان را براي فرزندان خود ايجاد کنيم که لذت درک کتب علمي توحيدي را با تمام وجود حس کنند. حکمت نظري چيزي به جز نظام شناسي توحيدي در هستي و کائنات نيست که همه علوم تدريس شونده در مدارس و دانشگاه ها داراي اين نظام ها هستند ولي ما ازفرصت هاي موجود، استفاده بهينه نمي کنيم.

2-     مشکل دوم: در عرصه حکمت عملي که شامل مديريت فردي، مديريت خانواده و مديريت جامعه با رويکرد توحيدي است، نيز هيچ قدمي براي فرزندان و جوانانمان برنداشته ايم که همين موضوع باعث شده است که آسيب هاي 21 گانه سبک زندگي ما ايرانيان توسط مقام معظم رهبري به عنوان سوالات کليدي از دانشگاهيان بي پاسخ مي ماند.

3-     مشکل سوم: زماني که مي خواهيم به فرزندانمان مديريت فردي، مديريت خانواده و مديريت جامعه را ياد بدهيم يا مي خواهيم علم مديريت را در دانشگاه ها گسترش دهيم تا مشکلات کشوررا در عرصه مديريتي حل کنند (مثلا MBA، مديريت کيفيت، مديريت پروژه، سياستگذاري، آينده نگاري)، سريعا به الگوهاي وارداتي غربي رو مي آوريم و از کتب بسيار پيشرفته حکمت عملي مانند اخلاق ناصري يا حکمت عملي ابن سينا استفاده نمي کنيم. الگوهاي وارداتي مديريتي مانند تنه بي سر هستند ولي حکمت عملي است که سر وتنه متناسب با هم را دارد و رويکرد توحيدي در آن موج مي زند.

پيشنهاد 6- الگوي معماري راهبردي مقام معظم رهبري توسط يک کرسي علمي دانشگاهي مستند گردد و به زبان ساده وارد کتب درسي شود و حتي در بازي هاي رايانه اي و بازي هاي ميداني فرزندان ما مورد استفاده قرار گيرد. نظام آموزشي حکمت محوري بايد جايگزين نظام آموزشي دانش محور گردد تا مرجعيت علمي جهاني را دوباره کسب نماييم.

مبحث 7- سياست هاي کلان جمعيت

پيشنهاد 7- سخن آخر اينکه دغدغه جمعيت کشور زماني به واقعيت هاي خود نزديک مي گردد که وزارتين علوم و سلامت با رسانه ملي که امروز کارهاي زيبايي را در عرصه جمعيت شروع کرده است، همکاري نزديکي داشته باشند تا انسجام و بنيان خانواده ها را تحکيم بخشند. دکترين اصلي در سياست هاي کلان جمعيت، تحکيم بنيان و انسجام خانواده هاست که متاسفانه نقطه تهاجم دشمن در سال هاي اخير است.